منوی دسترسی
بررسی انواع دروغ های کوچک در کودکان دوزبانه

نا هماهنگی شناختی در کودک دوزبانه

نا هماهنگی شناختی در کودک دوزبانه

دروغ گفتن یکی موضوعاتیست که والدین و مربیان با آن درگیرند در برخی موارد افراد با این موضوع می توانند کنار بیایند و در برخی موارد خیر. در این مقاله می خواهیم به بررسی دروغ های کوچک و شیرین کودکان دوزبانه بپردازیم و بتوانیم آن ها را از دروغ های خطرناک تمیز دهیم.

دروغ های کوچک کودکان دوزبانه

دروغ گفتن یکی موضوعاتیست که والدین و مربیان با آن درگیرند در برخی موارد افراد با این موضوع می توانند کنار بیایند و در برخی موارد خیر. در این مقاله می خواهیم به بررسی دروغ های کوچک و شیرین کودک دوزبانه بپردازیم و بتوانیم آن ها را از دروغ های خطرناک تمیز دهیم.

روباهی به داخل تاکستانی پرید. با اشتیاق به انگورهایی درشت، بنفش و رسیده خیره شد. پاهای جلو خود را به تنه‌ی درخت تکیه داد، گردنش را کش آورد و سعی کرد خودش را به میوه‌ها برساند، اما خیلی دور بود. ناراحت شد و شانسش را یک بار دیگر امتحان کرد. خودش را به جلو پرتاب کرد، ولی تنها چیزی که داخل دهانش شد هوا بود. بار سوم با تمام قدرت پرید و کمی بعد به شدت زمین خورد، اما هنوز هیچ برگی از جایش تکان نخورده بود. روباه با نارضایتی گفت: «این انگورها اصلاً رسیده نیستند. چرا باید انگور ترش بخورم؟» و با سربلندی به جنگل بازگشت. ازوپ شاعر یونانی سده ششم قبل از میلاد، از این حکایت برای نمایش یکی از خطاهای استدلالی متداول استفاده کرد. وقتی روباه خواست کاری انجام بدهد و ناکام ماند، یک ناسازگاری به وجود آمد.

او می‌تواند این مشکل را به سه شیوه رفع کند:

الف) اینکه هر طور شده انگور را به دست بیاورد.

ب) اعتراف کند توانایی لازم را ندارد.

ج) بعداً هر طور می‌خواهد آنچه را اتفاق افتاده تعبیر کند.

مورد آخر نمونه یا تحلیلی از ناهماهنگی شناختی است.

فرض کن ماشین تازه‌ای خریده‌ای. اما بلافاصله از تصمیمت پشیمان شده‌ای. موتورش صدای جت در حال روشن شدن می‌دهد و در صندلی راننده راحت نیستی. چه کار می‌کنی؟ پس دادن ماشین به معنای اعتراف به اشتباه خواهد بود. «که تو این را نمی‌خواهی!» البته، فروشنده احتمالاً راضی به پس دادن کل پول تو نخواهد بود. پس خودت را متقاعد خواهی کرد صدای موتور و ناراحت بودن صندلی، امکاناتی امنیتی‌اند که از خواب رفتن پشت فرمان، جلوگیری خواهند کرد. فکر می‌کنی دیگر احمق به نظر نمی‌رسی و از حرف‌های خودت خوشت می‌آید؛ «خوب خریدی کرده‌ای.»

لئون فستینگر و مریل کارلسمیت، استادان دانشگاه استنفورد، از دانشجوهای خود خواستند یک ساعت فعالیت‌هایی طاقت فرسا و خسته کننده انجام بدهند. سپس دانشجویان را به دو قسمت تقسیم کردند. هر فرد در گروه الف یک دلار دریافت می‌کرد. و موظف می‌شد از کارهایی که انجام داده برای دانشجویی که بیرون منتظر است به دروغ تعریف و تمجید کند..
از دانشجویان گروه ب نیز همین درخواست می‌شد، اما با یک تفاوت: آن‌ها برای این کار بیست دلار دریافت می‌کردند. بعد از آن، دانشجویان خواستند نظر واقعی خود را درباره‌ی آن فعالیت یکنواخت بیان کنند.

ناهماهنگی شناختی در کودکان دوزبانه

جالب بود که کسانی که تنها یک دلار گرفته بودند، آن را جذاب‌تر و لذت‌بخش‌تر توصیف می‌کردند. یک ولتر ناقابل برای آن‌ها کافی نبود که بی‌درنگ شروع کنند به دروغ گفتن؛ پس مجبور بودند خود را قانع کنند کارشان آن قدر هم بد نبود. آن‌ها هم مثل روباه حکایت ازوپ، از شرایط برداشت کردند. دانشجویانی که بیست دلار گرفته بودند نیاز نداشتند چیزی را توجیه کنند. آن‌ها دروغ گفتند و بیست دلار به جیب زدند، یک معامله‌ی مناسب. آن‌ها هیچ ناهماهنگی شناختی نداشتند.

فرض کن برای استخدام در شرکتی ثبت‌نام کرده‌ای و متوجه می‌شوی از یک متقاضی دیگر شکست خورده‌ای. به جای اینکه اعتراف کنی طرف مقابل برای آن شغل مناسب‌تر بوده، خودت را متقاعد می‌کنی که از ابتدا اصلاً این شغل را نمی‌خواسته‌ای؛ فقط می‌خواستی ارزش بازاری خود را بسنجی و ببینی آیا می‌توانی برای یک مصاحبه دعوت بشوی یا خیر.

چند وقت پیش، من هم وقتی قرار بود بین دو فرصت سرمایه‌گذاری در بورس یکی را انتخاب کنم، واکنش مشابهی نشان دادم. سهام انتخابی من در مدت کوتاهی پس از خرید ارزش خود را از دست داد، در حالی که ارزش سهام دیگری که آن را نخریده بودم، سر به فلک کشید. نمی‌توانستم به خطای خودم اعتراف کنم. به خاطر دارم در تلاش بودم دوستم را قانع کنم با اینکه سهام چندان به کار نخواهد آمد، در مجموع امکان موفقیت بیشتری دارد.

تنها توجیه این رفتار بسیار غیرمنطقی، ناهماهنگی شناختی است. اگر من تصمیمم را برای سرمایه‌گذاری تا امروز به تعویق می‌انداختم، امکان موفقیت از آن هم بیشتر می‌شد. این همان دوستی بود که داستان از چپ را برای من تعریف کرد. هر چه قدر بخواهی می‌توانی نقش روباه زیرک را بازی کنی، اما این طوری هرگز به انگورها دست نخواهی یافت.

کودکان دوزبانه و شاید بتوان گفت تمامی کودکان نیز به همین ناهماهنگی شناختی دچار هستند و گاهی با گفتن این گونه دروغ های کوچک خود را وارد یک موضوع می کنند و خیال خودشان را راحت می نمایند. اما برای اینکه کودک دوزبانه شما بتواند با شناخت بهتر از خود و توانایی هایش به این دروغ ها پایان بدهد نیاز به آموزش های درست و اصولی دارد.

نظرات

Captcha
بازگشت به بالا